علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۴: منور است به روی تو دیده جانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
منور است به روی تو دیده جانم معطر است به بوی تو کنج احزانم ازان زمان که ترا یار خویش دانستم به یاریت که دگر خویشرا نمیدانم صبا مساز پریشان شکنج طره یار که از تخیل آن دل شود پریشانم چسان برون روم از دیر ای مسلمانان که حرف مغبچگان گشته نقد ایمانم مبین به میکده ام مست و آستین افشان که آتسین به کریمان عالم افشانم جنون و بیخودی عشق عالمی دگرست به عقل یافتن آن نباشد امکانم کجاست گردش ساغر درون میخانه که من به گردش این کارخانه حیرانم حدیث توبه و تقوی ز من مجو ای شیخ چگونه دعوی کاری کنم که نتوانم مجو به خانقه زاهدانم ای فانی که من به دیر فنا خاک پای رندانم علی شیر نوایی