علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۱۷۳ - تتبع میر خسرو: یاران که یک یک از من بیدل جدا شدند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یاران که یک یک از من بیدل جدا شدند کسرا وقوف نیست که هر یک کجا شدند بیگانگی چو بوده در آخر طریقشان اول چرا بهجر کشان آشنا شدند ای کاش خاک وادیشان بود می چو گرد از باد مرگ چونکه فراز هوا شدند صد حیف دان ز کوه و قاران خاکوش کز تندباد حادثه هر سو هبا شدند آرام رفت از دل من تا ز باغ دهر آرام نا گرفته بسان صبا شدند گل چون گیا نمایدم از گلشن جهان ز اندوه اینکه آن همه گلها گیا شدند بودند از وفا همه چون عمر بس عزیز عمر عزیزوار همه بیوفا شدند غایب ز دیده اند و به دل جمله در حضور از دل نرفته اند گر از چشم ما شدند فانی ازان طریق فنا کرد اختیار کان همرهان شدند به راه فنا شدند علی شیر نوایی