علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۸ - تتبع خواجه سلمان: هر که را دل مبتلای چون تو جانانی بود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر که را دل مبتلای چون تو جانانی بود هم فدا سازد گرش هر مو بتن جانی بود چون خیال آرم کشیدن آن تن نازک ببر منکه هر سو کرده سر از سینه پیکانی بود ای مسلمانان چه خوانیدم به مسجد چون به دیر رخنه در دینم فکنده نا مسلمانی بود کی من مجنون توانم دید روی آن پری کش بدیدن عقل کل مدهوش حیرانی بود اشک خون پیدا برویم راند وان کاندر دلش از فراق لاله رویی داغ پنهانی بود زو جدا گشتم ندانستم که از بی طاقتی آه و اشکم در غمش هر لحظه طوفانی بود منع فانی کرد ناصح از جنون و عاشقی کی بود باور که او این نوع نادانی بود علی شیر نوایی