علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۵ - تتبع خواجه: آن بیوفا چه شد که نظر سوی ما کند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن بیوفا چه شد که نظر سوی ما کند وعده کند وفا و به وعده وفا کند آنکاو ز جور مغبچگان در شکایت است باید به پیر دیر مغان التجا کند شوخی که التفات به سوی شهان نکرد با من که مست و رند و گدایم کجا کند ساقی که بعد عمری اگر داردم شراب من ناگرفته جام وی از کف رها کند هر چ آیدت به پیش چو بی اختیار تست درویش با که شکوه ز چون و چرا کند عشاق را ز بهر دل خویش رحم کرد شاید بدین غریب ز بهر خدا کند می ده که جرم ما به دو صد زاری و نیاز زان زهد که به شیخ به عجب و ریا کند روحم بکوی دوست شد و نیستش علاج مرغی که سوی گلشن اصلی هوا کند فانی که خواست ملک بقا فتح گرددش نبود عجب که میل به دشت فنا کند علی شیر نوایی