علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۱۱۵ - مخترع: اگر ز عین جفا چشم او دلم بشکست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر ز عین جفا چشم او دلم بشکست چه مردمی متوقع بود ز کافر مست مرا که مرغ دل از قید دام فارغ بود به حلقه موی یکی طره شد دگر پا بست چو نخل قد تو در باغ سینه بنشاندم به سینه تیر تو چون نخل دیگرم ننشست خودی فروخته رندان می مغانه خرند نه خود پرست چو شیخ است رند باده پرست ز اوج میکده نایم به بام چرخ فرو که همتم نکند میل سوی منزل پست ز دست مغبچه می نوش سازم ای زاهد که هست کوثر و حور این دو در جهان گر هست به باده هستی خود را بشوی ای فانی که از هزار بلا رست آنکه از خود رست علی شیر نوایی