علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۸ - تتبع شیخ: نیست یکدل کز جفای چشم او بیمار نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نیست یکدل کز جفای چشم او بیمار نیست یا که چشمی کز غم دل تا سحر بیدار نیست گر چه ناهمواری گردون برون از غایت است در جفا چون آن مه بی مهر ناهموار نیست وصل خاصان را بود کنج غم و مرغ دلم تا بود ویران مقام جغد در گلزار نیست نبود اندر عشق با فرهاد و شیرین نسبتم زانکه با اهل خرد دیوانگان را کار نیست گر شبی از شدت هجران ز عشق آیم به تنگ باز تا وقت سحر کارم جز استغفار نیست تار ادبارم بگردن زهد و دین از من مجوی ای مقیم دیر دان کین رشته زنار نیست نیست شد فانی دران کو از خیالش ای رقیب دست کوته کن تو هم او را همان پندار نیست علی شیر نوایی