علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۹۷ - تتبع خواجه: گفتم شراب لعل تو یاقوت احمر است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گفتم شراب لعل تو یاقوت احمر است یاقوت و لعل نیست ندانم چه جوهر است طوبی برابر قدت ار گوید اهل زهد گفتن بود گیاه به طوبی بر ابر است ماییم در حریم خرابات و جام می محروم آنکه طالب فردوس و کوثر است بنگر گدای میکده بر کف کهن سفال همچون شهی که در کف او ساغر زر است ای میفروش خرقه چو شد رهن می کنون جام دگر بیار که نوبت به دفتر است ای شیخ اگر بدیر فنا بگذری شبی جز شید و حیله هر چه تو خواهی میسر است جامی چو دو کشی بودت عالم دگر از رنج عالم ای که ضمیرت مکدر است مرغی که هست طایر بستان لامکان کی قبض و بسطش از اثر چرخ و اختر است از خود گذشت فانی و عشق بتی گزید زان رو که بت پرست نکوتر ز خود پرست علی شیر نوایی