علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۸۷ - تتبع خواجه: هرگز گدای میکده از شاه غم نداشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هرگز گدای میکده از شاه غم نداشت کز التفات پیر مغان هیچ کم نداشت تنها نه من به خاک مذلت فتاده ام هرگز فلک بر اهل خرد جز ستم نداشت دارم سفال کهنه میخانه پر شراب کین آئینه سکندر و این جام جم نداشت در هجر گو بمیر هر آنکس که در وصال جور و جفای دلبر خود مغتنم نداشت جز قامتت که سوی اسیران خرام کرد در باغ دهر سرو سهی این قدم نداشت آن طفل شوخ مرغ دل خلق صید کرد با آنکه دام طره پر پیچ و خم نداشت فانی به فکر آن دهن ار مرد نیست عیب کی بود کو عزیمت ملک عدم نداشت؟ علی شیر نوایی