علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۴۱ - مخترع: ساقیا باده چو ریزی به قدح بهر طرب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ساقیا باده چو ریزی به قدح بهر طرب کی طربناک شوم گر نرسانیش به لب عجب آن نیست که از لعل تو یابیم حیات بی لبت اینکه بود زندگی اینست عجب زر خرید تو بود یوسف مصری در حسن نسبت بنده بشه نیست بجو ترک ادب طلب نقطه موهوم دهانت کردم خردم گفت که آنجا که نباشد مطلب! عرق آن ذقن است آب خضر کز لب او گشت مایل به ترشح سوی چاه غبغب عقل کز عشق گریزد چه تعجب باشد؟ پیر عقل است بر عشق چو طفل مکتب ز قلندروشی است این سر و پا برهنگی کفش و دستار به می جمله کزو شد امشب سبب رفعت دونان ز فلک جستم گفت: سبب این دان که نیارند ز ما جست سبب زند میخواره که در دیر شرابش قوت است قربتش جستن فانی است ز قرب مشرب علی شیر نوایی