علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۳۹ - در طور خواجه: بهر عمر جاودان شد هر که را چیزی سبب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بهر عمر جاودان شد هر که را چیزی سبب خضر را آب حیات و رند را آب عنب گفته ای یک تیره شب تا روز همدم باشمت تیره تر از روز هجر ما نباشد هیچ شب معنی مجموعه خوبی بخط و روی تست دفتری را خوب در یک صفحه کردی منتخب در ملامت صد چو یوسف بنده ات شد ای حبیب چون تویی کان نمک چون سازمت یوسف لقب! باعث عیش است هر چ از درد دارد چاشنی گریه روز وصال آرد بغمنا کان طرب گر چه وصل دوست را کس از طلب کردن نیافت لیک آن کو یافت بود از زمره اهل طلب کی عجب باشد تعجب از خواص باده ام آب کش خاصیت آتش برد باشد عجب حالت مجنون کجا فهمند جز اهل جنون زانکه قول خود بقانون خرد دارد عرب رسم جور یار را فانی سبب از ما مپرس نیست چون اهل فنا را رسم پرسیدن سبب علی شیر نوایی