علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۲۳ - اختراع: ز عشق هست به دل بار صد هزار مرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز عشق هست به دل بار صد هزار مرا هنوز شکر بود صدهزار بار مرا گرم بود می گلگون ز ساقی گلرخ به حور و کوثرت ای پارسا چه کار مرا؟ به بوسه ای که دهی و کشی منه منت چه منتم ز تو چون گشت انتظار مرا؟ به جرم عشق و می از شحنه ام ضمان طلبد به پیر میکده عشق گو سپار مرا ز می خمار بود و ز خمار می نوشم به دور باده تسلسل شد آشکار مرا مگو مرو بسوی دیر وه چو مغبچگان برند موی کشادم چه اختیار مرا ز جرم باده چه باکم که دوش هاتف غیب ز لطف شامل او کرد امیدوار مرا دگر مگوی که چون مست سازمت بکشم چه سود ازین سخنت کشت چرن خمار مرا! علی شیر نوایی