علی شیر نوایی
غزل ها
شمارهٔ ۱۹ - تتبع خواجه: گفتی برم دلت را جان هم فدات یارا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گفتی برم دلت را جان هم فدات یارا گویم دلت نماند دل خود کجاست ما را دل رفت و جان هم از پی در وجه مطرب و می این هر دو لیک بی وی گو بزم ما میارا ای رند لاابالی پیش از بلا ننالی عاشق به بی بلایی باید کشد بلا را در تست گنج پنهان زانی بچشم ویران بین گرد خویش گردان این هفت اژده ها را با عشرتم چه قوت کین چرخ کم فتوت هم هست بیمروت هم هست بی مدارا ای دل به دوست رو کن جانرا فدای او کن با درد عشق خو کن لیکن مجو دوا را پیر مغان که گردون عمرش کناد افزون دارد همیشه ممنون رندان بینوا را در دیر اگر چه مستم زنار کفر بستم باری ز خویش رستم صد شکر ازین خدا را فانی ره وفا جو سر منزل رضا جو در عشق او فنا جو دان مغتنم فنا را علی شیر نوایی