مجیرالدین بیلقانی
قطعه ها
شمارهٔ ۷۹: خداوند من صارم الدین که طبعت - نشد قابل هیچ زرق و فسوسی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خداوند من صارم الدین که طبعت نشد قابل هیچ زرق و فسوسی تواضع کنانند در پیش قدرت چو ایام تندی چو گردون شموسی به یاد جهان پهلوان ده حدیثم که هستم ز احسانش رحمت بیوسی بگویش ز چون من ضعیفی ترا چه؟ چه زحمت فلک را ز آوای کوسی؟ ز من بد نخیزد که شاهی نیاید ز چتر غرابی و تاج خروسی من آن گاوم ای شیر دل نیک دانی که هر جا که باشم بیابم سپوسی من از خاک پای تو سر بر نتابم ورم سر ببری به دست محبوسی دو چیزست از انعام شاهم توقع نه زرق است در هر دو، نی چاپلوسی اگر خشم باقی بود پای بندی و گر عفو ممکن بود دست بوسی مجیرالدین بیلقانی