حکیم نظامی گنجوی
خسرو و شیرین
بخش ۱۲۱ - تأسف بر مرگ شمسالدین محمد جهان پهلوان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه می گفتم سخن محمل کجا راند کجا می رفتم و رختم کجا ماند به سلطانی چو شه نوبت فرو کوفت غبار فتنه از گیتی فرو روفت شکوهش پنج نوبت بر فلک برد نفاذش کرد هفت اقلیم را خرد خروش طبل وی گفتی دو میل است که می دانست کان طبل رحیل است نفیر کوس گفتی تا دو ماهست که را در دل که شه در کوچگاهست بران اورنگش آرام اندکی بود چو برقش زادن و مردن یکی بود بری ناخورده از باغ جوانی چو ذوالقرنین از آب زندگانی شهادت یافت از زخم بداندیش که باداش آن جهان پاداش ازین بیش سه پایه بر فلک زد زین خرابی گذشت از پایه خاکی و آبی گر آن دریا شد این درها بجایند که بر ما بیش از آن درها گشایند گر او را سوی گوهر گرم شد پای نسب داران گوهر باد بر جای گر او را فیض رحمت گشت ساقی جهان بر وارثانش باد باقی گر او را خاک داد از تخته بندی مباد این تخت گیران را گزندی گر او بی تاج شد تاجش رضاباد سر این تاج داران را بقا باد خصوص آن وارث اعمار شاهان نظرگاه دعای نیک خواهان موید نصره الدین کافرینش ز نام او پذیرد نور بینش پناه خسروان اعظم اتابک فریدون وار بر علم مبارک ابوبکر محمد کز سر داد ابوبکر و محمد را کند شاد به شاهی تاج بخش تاج داران به دولت یادگار شهریاران به دانائیش هفت اختر شکرخند بمولائیش نه گردون کمربند ستاره پایه تخت بلندش فلک را بوسه گه سم سمندش سریرش باد در کشور گشائی وثیقت نامه کشور خدائی جهان را تا ابد شاه جهان باد بر آنچ امید دارد کامران باد سعادت یار او در کامرانی مساعد با سعادت زندگانی سخن را بر سعادت ختم کردم ورق کاینجا رساندم در نوردم خدایا هر چه رفت از سهوکاری بیامرز از کرم کامرزگاری روانش باد جفت شادکامی که گوید باد رحمت بر نظامی حکیم نظامی گنجوی