مجیرالدین بیلقانی
شکوه ها
شمارهٔ ۱۹: کس را فلک ز دست حوادث امان نداد - عنقاست داد او که ازو کس نشان نداد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کس را فلک ز دست حوادث امان نداد عنقاست داد او که ازو کس نشان نداد مرغی که بی مراد بر این آشیان نشست او را جز از مضیق زوال، آشیان نداد بر شاخ عمر هیچ کسی غنچه ای ندید کان غنچه را بهار به دست خزان نداد فرسود عمر خلق بر امید سود او وین ساده جز به مایه اصلی زیان نداد برخوان او نواله خوش هست لیکن او کس را ز خوان، نواله بجز استوان نداد بس کس که کرد دیده خود خانی از سرشگ کین نیلگون سپهر مرا ملک خان نداد گو کیست کز سپهر نمی دید و خون نخورد؟ یا کیست کز زمانه جوی خورد و جان نداد؟ مسکین جهان چگونه دهد جامه ای کزان؟ یک ریشه نقش بند به دست جهان نداد از صرف روزگار مجوی ای مجیر هان چیزی که او به هیچ گرانمایه آن نداد مجیرالدین بیلقانی