مجیرالدین بیلقانی
شکوه ها
شمارهٔ ۱۶: یک ذره مهر در ایام مانده نیست - یک قطره آب در رخ اجرام مانده نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یک ذره مهر در ایام مانده نیست یک قطره آب در رخ اجرام مانده نیست تا جام روزگار پر زا خون خلق شد کس را شراب خوش مزه در جام مانده نیست گلگونه موافقت و تاب عافیت در روی دهر و طره ایام مانده نیست جستم ز خاک صورت راحت زمانه گفت مرغی طلب مکن که درین دام مانده نیست دود و شرر مجوی که با سنگ حادثات قندیل صبح و مجمره شام مانده نیست زان دیگ مکرمت که جهان پخت پیش ازین اندر جهان بحز طمع خام مانده نیست از دهر تا نجات دو صد ساله راه هست وز خاک تا امید یکی گام مانده نیست سیمرغ و مردمی بهم اند از برای آنک زان جز حدیث وزین بحز از نام مانده نیست دلها ز غم بسوخت مگر خرمی بمرد؟ جم دل شکسته گشت مگر جام مانده نیست؟ آخر مجیر از همه کامی دهن بشست وین است چاره چون به جهان کام مانده نیست مجیرالدین بیلقانی