مجیرالدین بیلقانی
غزل ها
شمارهٔ ۷: بازار شکر لعل شکر بار تو بشکست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بازار شکر لعل شکر بار تو بشکست ناموس فلک غمزه خونخوار تو بشکست بازار تو تا گرم شد از زحمت عشاق بس شیشه خونی که به بازار تو بشکست در راه تو خود بین نتوان بود که مه را با خوبی تو آینه در بار تو بشکست جانی که مرا بود ز غم نیم شکسته یکباره ازین ناز به خروار تو بشکست هر عقل که صرف آمد و هر دل که صفا داشت در کوی تو واله شد و در کار تو بشکست بی خار گلی مانده ای امروز که ایام صد تیر مرا در جگر از خار تو بشکست گر نام شکسته است مجیر از تو غمی نیست باید که نگویند که زنهار تو بشکست مجیرالدین بیلقانی