طغرل احراری
مخمس ها
شمارهٔ ۹ - بر غزل گلشنی بخارائی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به ایمان آورد کفر سر زلف تو ایمان را تسلسل ها به دور ماه رویت اهل دوران را به قیمت بشکند مرجان گفتار تو مرجان را به آتش افکند لعل لبت لعل بدخشان را ***** قد سرو تو بنشاند ز پا سرو گلستان را ***** به اقلیم ملاحت تا شدی یکتا به یکتائی ربودم گوی عشقت را من از تنها به تنهائی بود جایم سر کویت نیم از بس که هر جائی مرا سودای زلفین تو آخر کرد سودائی ***** پریشان خاطرم تا دیده ام زلف پریشان را ***** تنم کمتر ز خاک راه در راه تو می گردد صبا بیجا ولی با دولت و جاه تو می گردد ازان همراه داغم سایه همراه تو می گردد مه افلاک هر شب از رخ ماه تو می گردد ***** به تب افکنده خورشید رخت خورشید تابان را ***** بچیند شاخ نسرین خوشه از گیسوی پرچینت شفق بیرنگ گردد از حنای دست رنگینت ز شیرین بگذرد فرهاد بیند لعل شیرینت شود مشک خطا ناچیز پیش زلف مشکینت ***** کند خاموش شمع عارضت شمع شبستان را ***** بود پیش زبانت طغرل شیرین زبان الکن شکن خوبان عالم را کلاه دلبری بشکن به من آمد به میزان محبت از غمت با من نه تنها گلشنی از هجرت ای گل داغ در گلشن ***** به رنگ لاله از عشق تو دیدم لاله رویان را! طغرل احراری