عینالقضات همدانی
لوایح
فصل شصت و سوم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کمال حسن معشوق جز در آینۀ عشق نتوان دید و ازین جهت وجود عاشق برای اظهار حسن معشوق باید، ای درویش اگرچه معشوق بسرمایۀ حسن غنی است و از وجود همه مستغنی است اما وی را برای اظهار خود برخود آینۀ باید تا خود را دریابد و این معنی غوری دارد: ما آینه ایم و او جمالی دارد او را ز برای دید او دریابیم اَلمؤمِنُ مِرأةُ المؤمن سرّاین معنی است بدین نسبت عاشق بحسن معشوق از معشوق قریبترست اگرچه میان عکس و عین مباینت نیست و بحقیقت در عالم عقل قابل مِمّا یَقْبَلُهُ قریبتر می نماید از فاعل، چون عاشق در غلبات عشق معشوق را از او اوترست و از خود خودتر روا بود که برو از دیدۀ او غیرت برد و چون وجود خود را آینۀ دید او شناسد وجود خود را خواهد که در دریای نیستی اندازد تا او خود را بواسطۀ او بیند زیرا که برو هم ازو غیرت می برد و این عظیم وقتی دارد بیذوق معلوم نگردد و درین معنی گفته اند: یا رب بستان داد من ازجان سکندر کو آینۀ ساخت که دروی نگری تو ای درویش چون معشوق آینه ساز بود عاشق همیشه از غیرت درگداز بود: خواهم که ز دور در جمالت نگرم می نتوانم از آنکه بی پا و سرم از عالم خود اگر تو ای مایۀ حسن نظارۀ حسن خود کنی رشک برم عینالقضات همدانی