محمد بن منور
باب اول - در ابتداء حالت شیخ
بخش ۱۵
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شیخ گفت پس قصد آمل کردیم، بجانب باَورد و نسا، کی اندیشۀ زیارت تربت مشایخ می بود. و احمد نجار و محمد فضل با ما بودند و محمد فضل از اول تا آخر مرید و رفیق شیخ ما بوده است، خاکش به نزدیک پیر ابوالفضل حسن است به سرخس شیخ گفت هر سه رفتیم بباورد و از سوی درۀ گز قصد شاه میهنه کردیم، و آن دیهیست از اعمال درۀگز، و آن دیه را پیش ازین شامینه گفتندی، چون شیخ قدس اللّه روحه العزیز آنجا رسید گفت این دیه را چه خوانند؟ گفتند شامینه. شیخ گفت قدس اللّه روحه العزیز، این دیه را شاه میهنه باید خواند. از آن وقت باز آن دیه را شاه میهنه خوانند. محمد بن منور