هلالی جغتایی
مثنوی شاه و درویش
بخش ۲۸ - جواب دادن کمان به تیر و صلح کردن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون کمان این سخن شنید از تیر بر دلش زخم ها رسید از تیر گفت تا کی شکست پیری من؟ بگذر از طعن گوشه گیری من که تو هم بعد از آن که پیر شوی بشکنی زود و گوشه گیر شوی خویش را بر فلک مبر چندین به پر دیگران مپر چندین تو ز پهلوی من شکار کنی کارفرما منم، تو کارکنی بر سر فتنه دیده اند تو را اره بر سر کشده اند تو را تیز ماری و راست چون کژدم همه را نیش می زنی از دم هر طرف کز ستیز می گذری میزنی نیش و تیز می گذری بارها بر نشانه جا کردی باز کج رفتی و خطا کردی اهل عالم تو را از آن سازند که بگیرند و دورت اندازند چون تو را شاه می کند پرتاب تو چرا می شوی ز من در تاب؟ تیر چون راست یافت قول کمان صلح کرد وز جنگ تافت عنان باز عقد موافقت بستند به هم از روی مهر پیوستند هیچ کاری ز صلح بهتر نیست بدتر از جنگ کار دیگر نیست صلح باشد طریق اهل فلاح زان جهت گفته اند صلح و صلاح هلالی جغتایی