کمال الدین اصفهانی
ملحق ها
شمارهٔ ۱۰ - وله ایضا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زهی یار من نیست همتاش و الله گرش دوست دارم بود جاش والله ز صد ملک به سوز و سوداش حقا ز صد صلح به خشم و صفراش والله برای تری لفظ و الفاظ خوبش توان گشت خاک کف پاش والله تمنای وصلش همی کرد جانم خطا بود جمله تمناش والله ***** دلم قفل محنت بروبر گشادی دریغا اگر چرخ یاری ندادی ***** چه در دست کز چرخ در دل ندارم؟ چه کارست کز دهر مشکل ندارم؟ کرا باز گویم که در جمله عالم نشان یکی شخص همدل ندارم؟ گه غمکشی هیچ همدم ندارم گه مشورت هیچ عاقل ندارم برون ننهم از خانه یک روز پایم که تا زانو از پای در گل ندارم دلا خیز تا رخت بر گاو بندم که من برگ این جای و منزل ندارم ***** دو صد زخم خوردم که آهی نکردم چه افتاد یا رب، گناهی نکردم ***** دمی از دل من جهانی بسوزد تفی از دمم خان و مانی بسوزد نیارم نبشتن یکی قصه از غم زخواندنش ترسم زفانی بسوزد شبی گر زسینه ره آه بدهم نه استارگان کاسمانی بسوزد چه دارم بدل در من اندیشۀ او که هرشب بهرزه روانی بسوزد بشاید اگر من بدین سینه اندر ندارم دلی را که جانی بسوزد ***** گرفتم که دل عهد بشکست ، آری فلک با دل من چه کین داشت باری؟ ***** دل غمکش غصه خور داشتم من کش از جان خود دوستر داشتم من یکی شاخ امید بود آن دل من که از اشک پیوسته تر داشتم من همی تا که دانستم از وی نشانی جهانی پر از شور و شر داشتم من بسی جستم و چون نشانی نبد زو دل از دل بیکباره برداشتم من بایزد گر از وی خبر دیده ام من خدا داند که از وی خبر داشتم من مگر خود نبودست اندر تنم دل وگرنه کجا شد اگر داشتم من ؟ ***** پیامی که کرد او به منه از دل من ؟ سلامی که او بمن از دل من؟ کمال الدین اصفهانی