هلالی جغتایی
مثنوی شاه و درویش
بخش ۳ - مناجات
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سال ها شد که مهر عالم سوز تیغ کین تیز می کند هر روز وه! که تا مهر چرخ بود کبود در کبودی چرخ مهر نبود جانب هر که بنگرم به نیاز ننگرد جانب من از سر ناز در ره هر که سر نهم به وفا پا نهد بر سرم ز راه جفا چند بیداد بینم از هر کس؟ ای کس بی کسان به دادم رس چند پامال عام و خاص شوم دست من گیر تا خلاص شوم همتی ده که بگذرم ز همه رو به سوی تو آورم ز همه سوی خود کن رخ نیاز مرا به حقیقت رسان مجاز مرا زلف خوبان مشوشم دارد لعل ایشان در آتشم دارد از بتان چو در آتشم شب و روز روز حشرم بدین گناه مسوز مهوشانم چو سوختند به ناز ز آفتاب قیامتم مگداز بس بود این که سوختم یک بار «و قنا ربنا عذاب النار» آتش از جو منی چه افروزد؟ بلکه دوزخ ز ننک من سوزد گنهم بخش و طاعتم بپذیر که همین دارم از قلیل و کثیر در شب تیره چون دهم جان را همرهم کن چراغ ایمان را اتحادی نصیب کن با من که ندانم که ان تویی یا من چون زبان داده ای بیانم بخش در بیان سخن زبانم بخش محزنم را در نظامی ده ساغرم را شراب جامی ده بنده را خسرو سخن گردان حسن نظم مرا حسن گردان آب ده خنجر زبان مرا تاب ده گوهر بیان مرا تا شوم در فشان ز بحر کلام به سلام نبی، علیه سلام هلالی جغتایی