ابوالقاسم فردوسی
پادشاهی بهرام اورمزد
بخش 2
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
برو نیز بگذشت سال دراز سر تاجور اندر آمد به گاز یکی پور بودش دلارام بود ورا نام بهرام بهرام بود بیاورد و بنشاندش زیر تخت بدو گفت کای سبز شاخ درخت نبودم فراوان من از تخت شاد همه روزگار تو فرخنده باد سراینده باش و فزاینده باش شب و روز بارامش و خنده باش چنان رو که پرسند روز شمار نپیچی سر از شرم پروردگار به داد و دهش گیتی آباد دار دل زیردستان خود شاد دار که برکس نماند جهان جاودان نه بر تاجدار و نه بر موبدان تو از چرخ گردان مدان این ستم چو از باد چندی گذاری به دم به سه سال و سه ماه و بر سر سه روز تهی ماند زو تخت گیتی فروز چو بهرام گیتی به بهرام داد پسر مر ورا دخمه آرام داد چنین بود تا بود چرخ بلند به انده چه داری دلت را نژند چه گویی چه جویی چه شاید بدن برین داستانی نشاید زدن روانت گر از آز فرتوت نیست نشست تو جز تنگ تابوت نیست اگر مرگ دارد چنین طبع گرگ پر از می یکی جام خواهم بزرگ ابوالقاسم فردوسی