خواجوی کرمانی
سام نامه
بخش ۱۰۰ - نعره زدن سام نریمان بر دیوان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
یکی نعره زد سام گرد آن زمان که ای نامداران زابل ستان بگیرید از این دیوزادان شوم که جائی ندارند در مرز و بوم رسیدند آن لشکری پیش سام فرحناک و خندان و دل شادکام بگفتند دیوان هزیمت شدند درین جنگ بی قدر و قیمت شدند ولی قلوشت را بکردند بند ببردند دیوان ناهوشمند چنین گفت سامش کزین نیست باک نگهدار بادش خداوند پاک اگر دور گردون مرا دم دهد درین روی دریا گشادم دهد به دست آرمش من به هر جا که هست به حکم خداوند بالا و پست بباشید دور و تماشا کنید که تا من چه سازم به دیو پلید روان دست کرد و دو شاخش گرفت بماندند گردان ازو در شگفت برآورد خنجر روان از میان بزد بر سر و شان او را روان بگفتا به در رو ازین بحر آب وگرنه به جانت فتد پیچ و تاب بگفتا درین بحر آبت کشم همین دم به درد و عذابت کشم خواجوی کرمانی