ایرانشاه
کوش نامه
بخش ۲۳۷ - آگاه شدن کوش از آمدن قارن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دگر روز برداشت لشکر ز جای جهان پر شد از ناله ی کوس و نای دو لشکر برابر فرود آمدند ز بیشه به هامون و رود آمدند فرستاد کارآگهی شاه چین بدان تا ببیند سواران کین همه تا چه مایه سپاه آمده ست سپهبد کرامی به راه آمده ست بیامد سلیح و سپه دید و اسب شتابان بشد همچو آدرگشسب سپاه است، گفتا چو دریای چین گرازان به رزم و شتابان به کین زمین از گرانی و ساز یلان بلرزید همچون دل بددلان چنان بارگی برخروشد همی که از گردشان مه بپوشد همی سپهدارشان قارن تیره کیش برادر مرآن را که آن بار پیش تو او را چنان گرز بر سرزدی همه لشکرش را بهم بر زدی بدو گفت کوش این فرومایه مرد بتر زآن خورد کآن برادرش خَورد نه قارن بدو هیچ پیغام کرد نه کوش اندر آن رزم آرام کرد ایرانشاه