ایرانشاه
کوش نامه
بخش ۱۸۱ - برگشتن طیهور به بسیلا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
وزآن روی طیهور با آن سپاه برآن سان برابر نشسته سه ماه همه شهرها سخت کرد استوار به کنده در افگندشان رودبار شد انبار خانه بسیلا چنان که در شهر شد تنگ جای زنان کسی را که بی کار و درویش بود وگر خوردش از کوشش خویش بود چو از دستگاهش نبود ایچ بهر برون کرد بی مایگان را ز شهر چو شد ساخته شهر ازآن سان که خواست سراسر همه کارها کرد راست نهانی شب از جای برداشت شاه به شهر بسیلا شد او با سپاه بماندند خرگاه و خیمه به جای همان یک سواره همان کدخدای به شهر اندر آورد پنجه هزار دلاور سواران خنجر گزار سپاه دگر کرد ازآن جا گسی سوی شهرهای دگر هرکسی بفرمود تا شهرها را نگاه بدارند و هشیار باشد سپاه ایرانشاه