ایرانشاه
کوش نامه
بخش ۱۳۵ - بزم طیهور و آتبین
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز شادی خورش خواست طیهور و می به شمشیرِ می رنج را کرد پی به رویش همه روز شادی نمود همه خوبی و مهربانی فزود کشیدند چندان برش پای رنج که گفتی زمانه تهی ماند و گنج برابر یکی کلبه بست از درخت ز درگاه طیهور تا پیش تخت گل و نسترن برهم آمیخت نیز ز بالای تخت اندر آویخت نیز وزآن پس شب و روز گستاخ وار همی بود در بزمگاه و شکار چنان مهربان شد همه کس براوی که ببرید زن مهر و پیوند شوی دوبار آتبین زآن سپس بزم ساخت کزآن بزم خورشید گردون فراخت گلستان بیاراست گاه بهار به زرّینه و جامه ی زرنگار میان گلستان بیاراست تخت بگسترد جامه شه نیکبخت بدان بزم شد شهریار بلند همه جامه خاینده نعل سمند چو دینار در پای اسبش بریخت تو گفتی همه چرخ دینار بیخت چنان دید در بخشش گنج رنج کزآن مایه طیهور پر کرد گنج ز فرزند و خویشان او کس نماند که نه زرّ و گوهر بدیشان فشاند ایرانشاه