اسیری لاهیجی
غزل ها
شمارهٔ ۴۹۴: مظهر کل ظهورش گرنه نفس ماستی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مظهر کل ظهورش گرنه نفس ماستی صورتم بر زیب کرمنا کجا آراستی گرنه از معشوق بودی عشق ورزی از نخست در میانه نام عاشق ازکجا پیداستی گرنه حسن بیحدش کردی تقاضای ظهور از چه رو عالم چنین پرفتنه و غوغاستی در لباس بود چیزی کی نمودی رخ عیان گرنه آن بودی که حق با جمله اشیاستی فیض عامش گر نمی گشتی مجدد دم بدم نقش هستی در جهان پیوسته کی برجاستی آن پری گر رخ نمودی هر زمان با عاشقان جان مشتاقان ز شوقش کی چنین شیداستی گر نمی کردی پریشان زلف مشکین غیرتش پرده کفر از رخ ایمان کجا برخاستی رحم بودی برفغان و زاری شبهای من گردل سختش نه سنگ و مرمر و خاراستی در ره عشقش اسیری گر نمی بودی نشان هر گدا در ملک معنی چون کی وداراستی اسیری لاهیجی