اسیری لاهیجی
غزل ها
شمارهٔ ۴۱۲: من مست عشقم،زاهدا با ما مگو از عقل و دین
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من مست عشقم،زاهدا با ما مگو از عقل و دین گه با خود و گه بیخودم، هذاجنون العاشقین هشیار و مستم، چیستم، مجنون عشق کیستم نه هستم و نه نیستم، هذاجنون العاشقین من عاشق دیوانه ام، در عشق او افسانه ام از خویشتن بیگانه ام، هذاجنون العاشقین من بیخود و شیدائیم، قلاشم و رسوائیم هرجائی و بی جائی ام،هذاجنون العاشقین هستم ز جام بیخودی مست مدام سرمدی نه نیک دانم نه بدی، هذاجنون العاشقین تا روی ساقی دیده ام، جام فنا نوشیده ام سرمستم و شوریده ام، هذاجنون العاشقین مخمور چشم ساقیم، مست از می اطلاقیم گه فانی و گه باقیم، هذاجنون العاشقین من مست جام وحدتم، هم درد نوش کثرتم هم می پرست از فطرتم، هذاجنون العاشقین نه عالم و نه جاهلم، نه عاشق و نه عاقلم مجنونم و لایعقلم، هذاجنون العاشقین گه رند و گاهی زاهدم، گه مست و گاهی عابدم گاهی بتان را ساجدم، هذاجنون العاشقین گه زاهدم پر ریو و رنگ، گه عاشقم بی نام و ننگ گاهی دلویم گاه دنگ، هذاجنون العاشقین گاهی می و میخانه ام، گه ساقی و پیمانه ام گه شمع و گه پروانه ام، هذاجنون العاشقین گه خوب خوبم گاه زشت، گه کعبه ام گاهی کنشت گه دوزخم گاهی بهشت، هذاجنون العاشقین مجنون و عاشق بوده ام، عذرا و وامق بوده ام در عشق صادق بوده ام، هذاجنون العاشقین با عشق او پیوسته ام، وز قیدها وارسته ام دل براسیری بسته ام، هذاجنون العاشقین اسیری لاهیجی