اسیری لاهیجی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۷: ای بیخبر از حالت رندان خرابات
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای بیخبر از حالت رندان خرابات زین می نچشیدی که شدی سوی مناجات گر نوش کنی جرعه زین جام مصفا آنگاه شوی صوفی صافی ز کدورات تا چند خوری غصه باغ و رز وانگور می نوش که تاباز رهی زین همه آفات زین باده اگر مست شوی هر دو جهان را محکوم تو سازند زهی لطف و عنایات در گوشه میخانه اگر جای دهندت زنهار مشو در پی تحصیل مقامات زان باده طلب کن که از و موسی عمران نوشید و چنان بیخبر افتاد بمیقات می نوش اگر میطلبی خارق عادت تا مست نگردی چه زنی دم زکرامات تا مست ازین می نشوی وانشناسی اسرار دل اهل دل از شطح وز طامات نوشیدن می از کف ساقی سقاهم در پیش اسیری است به از جمله عبادات اسیری لاهیجی