اسیری لاهیجی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۶: دل را که داغ عشق ندارد نشان کجاست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل را که داغ عشق ندارد نشان کجاست بی سوز و درد جان کسی در جهان کجاست سری که پیر میکده میگفت با عقل در خانقاه و مدرسه رمزی ازآن کجاست اسرار عشق حل چو نگردد ز درس علم کو راه دیر و صحبت پیر مغان کجاست در وصل او چو کس نرسد از ره نشان کو سالک طریق ره بی نشان کجاست از شید و زرق و زهد ریائی شدم ملول ای پیر می فروش می ارغوان کجاست گر ساز وصل و دولت دیدار دوست نیست آن سوز هجر و ناله و آه و فغان کجاست ز اهل بیان نگفت اسیری خبر زیار داری خبر بگوی که صاحب عیان کجاست اسیری لاهیجی