اسیری لاهیجی
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۱: جمله عالم رو بما دارند و مارا روبدوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جمله عالم رو بما دارند و مارا روبدوست وربمعنی روشناسی جمله رو خودروی اوست نیست جانت را مشامی ورنه آفاق جهان از نسیم طره عنبر فشانش مشکبوست پرده رویش بعالم نیست جز وهم و خیال چون نماند این خیالت هر چه بینی جمله اوست شاهد حسنش ندارد در حقیقت خود حجاب روی او پنهان چو بینی در نقاب ما و توست آن یکی از کعبه دیدش دیگر از دیر و کنشت هر کسی رارخ بجائی می نماید حسن دوست مست این می هر کسی از جام دیگر گشته اند جام زاهد حور و جام عاشقان روی نکوست سربسر آفاق عالم گشت غرق این شراب با اسیری گو چه جای قصه جام و سبوست اسیری لاهیجی