اسیری لاهیجی
غزل ها
شمارهٔ ۷۲: از مطرب جمال تو آفاق پر صداست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از مطرب جمال تو آفاق پر صداست عالم زساز عشق چه گویم چه بانو است ساقی بکف پیاله و مطرب سرود گو عالم برقص و مستی، دوران بکام ماست کونین پر سرود و سماعست و ذوق و حال ذرات جمله مست می عشق جانفزاست هرکس بیار دست در آغوش و بیخبر جوید خبر ز یار که آن یارما کجاست دیدم که مست باده عشقند هر که هست گر پیر و گر جوان و اگرشاه وگر گداست در عین عشق عاشق و معشوق شد یکی احول نه یکی دو مبین احولی چراست آن یار در ازل باسیری چو یار شد باماست تا ابد نه که ازما دمی جداست اسیری لاهیجی