اسیری لاهیجی
غزل ها
شمارهٔ ۵۰: من نخواهم شادی و عیش و طرب
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من نخواهم شادی و عیش و طرب درد و سوز عشق خواهم روز و شب از غم و محنت گریزانند خلق ما بجان جویای دردش ای عجب وصل مطلوب آرزوی طالب است من فنای خویش خواهم زین طالب سوز دل آمد نشان عاشقی ساز راه عشق رنجست و تعب آتش جان سوز عشقش هر زمان از دل عاشق برآرد صد لهب دایما خواهم که باشد جان و دل ز آتش سودای او در تاب تب ز آتش عشق تو جان عاشقان کی بسوزد، می فروزد چون ذهب فتنه جویی جمله برچون عشق نیست در میان ترک و تاجیک و عرب آفتاب عشق از ذرات کون گشت طالع عاشقان یاللعجب در بقای عشق گشتم من فنا عین عشقم این زمان از فضل رب من اسیر دام عشقم لاجرم شد اسیری در جهان ما را لقب اسیری لاهیجی