خیالی بخاری
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۵: گرچه هر دم سیل اشک ما به دریا می رود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گرچه هر دم سیل اشک ما به دریا می رود خوشدلم از جانب او هرچه بر ما می رود گفتمش ای دیده این گوهر فشانی تا به کی گفت می رانیم در ایّام او تا می رود سرو قدّا بر حذر باش و خرامان کم خرام کز غمت فریاد مشتاقان به بالا می رود باغبانا صحبت گل را غنیمت دان که او بعد سالی آمده ست امروز و فدا می رود با تو از هستی خیالی را سری مانده ست و بس و آن هم از دست غمت یک روز در پا می رود خیالی بخاری