خیالی بخاری
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۰: کمند زلف توام پای بند سودا کرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کمند زلف توام پای بند سودا کرد به عهد سروِ قدت فتنه دست بالا کرد به اهل حسن طریق جفا و شوخی داد همان که محنت و غم را نصیبهٔ ما کرد ز بس که گفت به مردم سرشک راز دلم ببین که آخر کارش خدا چه رسوا کرد اگر چه چشمهٔ خضر از نظر نهان شده بود ولی به خنده دهان تو باز پیدا کرد لب تو کرد به یک بوسه با خیالیِ خویش به مرده آنچه خواص دم مسیحا کرد خیالی بخاری