خیالی بخاری
غزل ها
شمارهٔ ۱۶۸: در ازل قطرهٔ خونی که ز آب و گِل شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در ازل قطرهٔ خونی که ز آب و گِل شد دم ز آیین محبّت زد و نامش دل شد بادهٔ شوق تو یارب چه شرابی ست کز او به یکی جرعه دلِ شیفته لایعقل شد اوّل از هر دو جهان دیدهٔ من راه نظر بست و آنگاه تماشای تو را قابل شد حاصل کار تو ای دل به جز این نیست ز عشق که سراسر همهٔ کار تو بی حاصل شد گو مباش از طرف کار خیالی غافل که ز سودای خطت کار بر او مشکل شد خیالی بخاری