خیالی بخاری
غزل ها
شمارهٔ ۸۹: هر دُر اشکی که آمد چشم گریان را به دست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هر دُر اشکی که آمد چشم گریان را به دست بر سرِ بازار سودای تو بر وجهی نشست شیوهٔ رفتار اگر این است ای سرو بهشت شاخ طوبی را بسی بر طرف جو خواهی شکست سرو اگر لافد به بالای تو آب او مبر سهل باشد زور کردن بر حریف زیر دست میل دل با چشم او از غایت دیوانگی ست عین بی عقلی ست صحبت داشتن با ترک مست می کشد پیش خیال او خیالی نقد جان در خور او نیست امّا هر که هست و هرچه هست خیالی بخاری