خیالی بخاری
غزل ها
شمارهٔ ۴۳: پیشِ رخِ تو قصّهٔ یوسف حکایت است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
پیشِ رخِ تو قصّهٔ یوسف حکایت است شاهی که شد گدایِ تو صاحب ولایت است ای تا جور شکسته دلان را عزیز دار کز پادشه مرادِ رعیّت رعایت است غم نیست گر ز بخت نیابد کفایتی سرمایهٔ قبول تو ما را کفایت است روزم به شب رسید و خیالت ز سر نرفت یاریّ او نگر تو به ما تا چه غایت است جان از عنا و رنجِ خمارم به لب رسید ساقی بیار باده که روز عنایت است پیش لبش مگوی خیالی حدیث قند جایی که لعل اوست چه جای کنایت است خیالی بخاری