خیالی بخاری
غزل ها
شمارهٔ ۳۴: باد بر زلف تو بگذشت که عنبر بوی است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باد بر زلف تو بگذشت که عنبر بوی است گل مگر روی تو دیده ست که خندان روی است بیش از این نیست به نقش دهنت نسبت من که میان من واو تا به عدم یک موی است خون به جو می رود از دیدهٔ مردم زین غم کآب رو در ره سودای تو آب جوی است جست و جوی دل گم گشتهٔ ما بر لب توست نشنیدی که لب لعل بتان دلجوی است نه خیالی سخن از زلف تو می گوید و بس هرکه دیوانهٔ عشق است پریشان گوی است خیالی بخاری