خیالی بخاری
غزل ها
شمارهٔ ۲۴: آن پری چهره که در پردهٔ جان مستور است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آن پری چهره که در پردهٔ جان مستور است شوخ چشمی ست که هم ناظر و هم منظور است یار نزدیکتر از ماست به ما در همه حال گر به معنی نگری، ورنه به صورت دور است همه در حلقهٔ وصلیم به جانان لیکن هرکه مشغول به غیر است از او مهجور است اختلاف نظر از ظلمت تأثیر هواست ورنه بینایی اعیان همه از یک نور است هرکه حلاّج صفت کرد سری بر سرِ دار در ره عشق به هرجا که رود منصور است اینچنین کز میِ شوق است خیالی مدهوش فراق اگر می نکند سر زقدم معذور است خیالی بخاری