سراینده فرامرز نامه
فرامرزنامه
بخش ۱۴۶ - رفتن فرامرز به باختر زمین
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سپه را همه گرد کردو برفت ره باختر را بسیچید تفت همی رفت شش ماه بر روی آب از اندوه رفتن دلش پر شتاب به ناگه رسیدند نزد زمین جزیری درو مردم پاک دین همه پاک دین وهمه پاک رای پرستنده دادگر یک خدای چواز پهلوان آگهی یافتند پذیره از آن مرز بشتافتند ببردند پیشش بسی خوردنی همان هرچه بایستنی کردنی نوازید بسیارشان پهلوان بیاسود از آنجا به روشن روان دگر روز چون خسرو اختران به گردون برآورد رخشان سنان وزآن جایگه چون نگه کرد شیر ابا نامور مهتران دلیر به نزدیک آنجا یکی کوه دید تو گفتی سپهرش همی برکشید درآن کو گیا رسته چون آدمین دو پا در هوا و سراندر زمین بدین گونه ماننده جانور بسان گیا رسته بالای سر چومرغان و چون گاو و چون گوسفند همه رسته بد پیش کوه بلند فروان ببردند بهر خورش بدان سان که تن را بدی پرورش تناور شدی هرکه خوردی از آن به دل شاد گشتی به تن،ارغوان سراینده فرامرز نامه