سراینده فرامرز نامه
فرامرزنامه
بخش ۴۰ - باز آمدن بیژن از گرگ گویا و شرح گفتن از برای فرامرز نامدار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیامد به سوی بیابان چو گرد در آن گه که شد برفلک شید زرد خرامان به سوی بیابان رسید زدیده همین دیدبانش بدید که آمد گرانمایه گرگ سوز به نیروی دادار گیتی فروز فرامرز را دل زجا بردمید پذیره شدن را پیاده دوید نگه کرد و دیدش پر از خواسته همه تن به زیور بیاراسته بدو گفت کای سرور راستان تو با گرگ گویا زدی داستان تو در دیو جنگی خروشان بدی از ایدر به پیکان دیوان بدی چو رفتی چنین شاد باز آمدی چه بوده کزین سان دراز آمدی چو بشنید زو سرور سیستان بدو گفت بیژن همان داستان ببوسید چشم گرامی به مهر که بی تو مبیناد چشم سپهر خرامان چنان دست بیژن به دست جهان پهلوان شد به جای نشست همه شب سخن رفت از آن دیو و گنج زگفتار دیو و زتصویر و رنج همه خیره شد دیده لشکرش از آن تاج وشمشیر و انگشترش همه هندوان را شگفت آمد این که بیژن فروبست بر دیو زین بدو گفت کای نامور فر و مند به هند اندرون شد به یک ره بلند سزد گر برآید به چرخ برین به شمشیر هندی بشوید زمین سراینده فرامرز نامه