عسجدی مروزی
اشعار به جا مانده | عسجدی
شمارهٔ ۳۵ - قصیده در شکایت از روزگار و یاد احباب: فغان ز دست ستمهای گنبد دوار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فغان ز دست ستمهای گنبد دوار فغان ز سفلی و علوی و ثابت و سیار چه اعتبار بر این اختران نامعلوم چه اعتماد بر این روزگار ناهموار جفای چرخ بسی دیده اند اهل هنر از آن بهر زه شکایت نمی کنند احرار دلا چو صورت حال زمانه می بینی سزد اگر بدر آئی ز پرده پندار طمع مدار که با تو وفا کند دوران که با کسی بفسون مهربان نگردد مار کجا شدند بزرگان دین که می کردند ز نوک خامه گهر بر سر زمانه نثار کجا شدند حکیمان کاردان کریم که بر لباس بقاشان نه پود ماند و نه تار چرا ز پای در آمد درخت باغ هنر بموسمی که ز سر تازه می شود اشجار بساز کار قیامت بقوت ایمان بشوی روی طبیعت بآب استغفار عسجدی مروزی