ابن یمین
غزل ها
شمارهٔ ۲۱۵: صبح از سر صفا بجهان در دمید دم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
صبح از سر صفا بجهان در دمید دم عیش صبوح گر نکنی وای ازین ندم ساقی در آب بسته فکن آتش مذاب وز صحن دل بباد فنا ده غبار غم بر دست گیر ساغر و انگار روزگار از سر گرفت بار دگر دور جام جم دستم بزلفت ار رسد ای جان نازنین مشکین کمند سازم از آن زلف شست خم مست خراب گردم و اندازم آن کمند در گردن و کشم سوی هستیش از عدم ابن یمین اگر بکمندت خورد بساط باید کشید و داشت چنین کار مغتنم فرصت مده ز دست اگر آگهی ز کار میدار چشم گردش احوال دمبدم ابن یمین