ابن یمین
قصیده ها
شمارهٔ ۵٠ - قصیده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دوش نسیم سحر بادم مشک وز باد نزد من آمد مرا مژده جانبخش داد گفت که دارای ملک خسرو جمشید فر آنکه مشید از اوست قاعده دین و داد خسرو گردنکشان یحیی سلطان نشان کز غم اعدای او شد دل احباب شاد قاعده عدل را کرد ممهد چنانک تا با بد در جهان رسم ستم بر فتاد روی بهر سو که کرد رایتش از رأی او لشکر دیگر شکست کشور دیگر گشاد پرچم رایات فتح طره هرشام اوست مطلع ارباب نصر غره هر بامداد عقل بشاگردی رأی وی آمد از آنک گشت بکار آمدی در همه فن اوستاد در نظر اهل عقل با خبر عدل او نیست جز افسانه ئی قصه پور قباد کامروا خسروا درهمه باب از هنر مادر دوران پسر مثل تو هرگز نزاد دشمن اگر میزند با تو دم همسری کیست که سیمرغ را باز نداند زخاد دست ترا هر که داد بوسه چو انگشتری بر سر اورنگ زر همچو نگین پا نهاد گفته ابن یمین گر چه نیرزد بدان کو بملامت دهد زحمت آن طبع راد لیک ز پیرانه سر بخت جوان باید ار آورد از وی برین گفته ضمیر تو یاد زیر فلک تا بود هستی اشیا که هست از مدد آتش و آب و ز خاک و ز باد هر چه شود زین چهار منتظم اندر وجود نیک و بد آن همه زیر نگین تو باد ابن یمین