ابن یمین
قصیده ها
شمارهٔ ٢١ - قصیده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جهان پیر را دولت جوانست که ارغونشاه نوئین جهانست پناه ملک ارغونشاه عادل که اندر ملک چون در تن روانست زیمن عدل او سیمرغ فتنه بگوشه گیری زاغ کمانست هما آسا عقاب رایت او ز روی خاصیت سلطان نشانست جهان از عدل او تا یافت سدی ز یأجوج حوادث در امانست گر از داد و دهش پرسی چه گویم چه جای حاتم و نوشیروانست گه رزمش ببین وز پور دستان مگو کان داستان باستانست ببزمش در نگر گوئی بهارست ولیکن چون خزانش زرفشانست خزانست آن ندانم یا بهارست بهار است این ندانم یا خزانست خوشا ابن یمین گوید ببزمش بگلرخ ساقئی کارام جانست سبکروحا برو رطل گران ده که بیگه شد گه رطل گرانست ابن یمین