جمال الدین اصفهانی
قطعه ها
شمارهٔ ۱۲۱ - تعزل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای حسن بسته برقمرت رنگ ارغوان وایزد نهاده برشکرت شکل ناردان برده بزیر عنبر تو یاسمین وثاق کرده بگرد شکر تو طوطی آشیان یکذره کردگار ترا چون نداد سنگ پیکان غمزه را بچه برمیکنی فسان گلها پدید گشت ز خاک و بهرگلی در خاک میکنی بعوض عاشقی نهان پرسی چگونه دل تو شادمانه هست؟ در عهد چو نتوئی دل و آنگاه شادمان؟ در باد بوی طره تو یافت چاکرت بر باد از گزاف ندادست خان ومان ترسم بتاکه فاش کند در اشک من این راز عشق مانده بپنهان زهمگنان نه نه که هر که جائی دری فشاند دهر آنرا بجود صاحب عادل برد گمان والانظام ملک و خداوند صدر دین دستور ملک بخش و وزیر ملک نشان آویزه ایست حلم وراکوه بیستون فضل آیه ایست دست ورا بحربیکران ای از سرشک حاسد جاه عریض تو عالم فیروزه طیلسان گردون نخست پایه و شعری دوم بود آنرا که بر جناب تو آمد بنردبان پیوسته نقشبند ز کلک تو مستفید دایم صدف گشای زلعل تو ترجمان قاصر زعزم نهضت تو جره سفید عاجز زبیم صولت تو شرزه ژیان ای اسم داده همنفس روح را سخن وی نام کرده نایژه رزق را بنان گرفی المثل چو تیغ زبان آهنین کنم فرسوده گردم ارکنم اوصاف تو بیان مستغنیست بنده باقبال تو ازانک آبحیات شعر فرو شد برای نان جمال الدین اصفهانی