جمال الدین اصفهانی
قصیده ها
شمارهٔ ۷۳ - در وصف بنا و مدح خواجه رکن الدین
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای خورده کوب سقفت ایوان چرخ اطلس خم گشته زیر طاقت نه طارم مقرنس ای درجوار قدرت این چنبر مدور وی در حریم جاهت این عالم مسدس حیرت زده زحسنت این قبه مزخرف عاجز شده زنقشت این گلشن مقرنس از نقش دلگشایت گوی زمین منقش وزعکس شمسه هایت روی هوا مشمس ای سایه لطیفت بر سطح سقف مینا وی پایه رفیعت بر سقف چرخ اطلس ماه سپهر دین را از ذروه تو مطلع شاخ گل طرب را در ساحت تو مغرس از بوسها زمینت چون آسمان مجدرد وزاستلام خاکت چون سطح آب املس گر رازچرخ خواهی از طرف بام بشنو ور سر غیب خواهی از رای خواجه بررس خورشید دین و دنیا کانبخش رکن دین کوست از نقصها منزه وز عیب ها مقدس صدری که از بزرگی وزرفعت مناصب جائی رسیده کانجا هرگز قدم نزد کس گردون مگر بنامش زرمیزند از ان ماند دینار ماه و خورشید اندر ازل مکاس دربدو آفرینش چون عقل دید دستش گفت این بوجه روزی تا حشر خلق را بس ابر ار ز بحر طبعش بر خاک قطره پاشد نرگس نروید اعمی سوسن نزاید اخرس برجیس روز حکمش صف نعال بگزید خورشید گفت برخیزاین نیست جا یهرخس بردرگه جلالش نتوان رسید هرگز اینهرزه گرد گردون هرزه چه میدودبس باد این بنای عالی فهرست عزورفعت واوراق عمر دشمن برکنده و مدرس هر دیده کان گشاد ست آسیب چشم بدرا بادا درآن تصرف منقارها ی گرکس جمال الدین اصفهانی